- ویا هکاردن
هوس کردن، میل شدید داشتن زن باردار به بعضی خوراکی ها
معنی ویا هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نشا کردن، کاشتن برنج
کسی را مسخره کردن، سرد شدن
از روی مانعی گذشتن و عبور کردن
ول هکاردن
قطع کردن، بریدن رگ و پی حیوان با تبر، زخم زدن به درخت که
تمنا و تمایل بسیار شدید
حمله کردن
لوس کردن
پیچیدن نخ به ماسوره یا قرقره
علف های هرز مزرعه را پاک سازی کردن، وجین کردن
وقف کردن
سوراخ کردن، مته
زدودن علف های هرز در زمین، وجین کردن
عبور از مسیری غیر از جاده اصلی در مزارع و باغ و غیره، بی
انباشتن
کپه کردن، در یک جا جمع نمودن
فریب دادن و برانگیختن کسی برای دعوا لج بازی
رقصیدن
ریسه، نوعی واکنش که در اثر آن موی تن سیخ شود
بستن، بستن در و پنجره و یا چیز دیگر، بدرقه کردن
پیدا کردن، یافتن
پنهانی و دزدانه نگاه کردن
دور کردن و رماندن، تأسف خوردن